موقت خواهد بود...

ساخت وبلاگ

کلمات گاهی ساده‌اند

اما می‌توانند دل را لبریز کنند

و چه خوب است که ما اشک را داریم

برای آرام‌کردن دلی که ناگهان لبریز اندوه و شکست می‌شود.

موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

چه به خوردمان داده‌اند که تا این اندازه خسته‌ایم؟ در کار، در درس، در اجتماع، در خانه، در وبلاگ، در خواندن، در نوشتن، در ارتباط با آدم‌ها و... در زندگی! مادربزرگ می‌گوید: «جوان‌های الان از ما پیرزن‌ها موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

وقتی تحویلش گرفتم، احساس عجیبی داشتم. قلبم می‌تپید؛ انگار کن که رفیق گم‌شده‌ام را دیگربار، یافته بودم. روحم نگران بود، روحم لبخند می‌زد، روحم احساس می‌کرد از تنهایی درآمده. سر شب، به سراغش رفتم. آرام‌ موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

هنوز جان ندارم برای نوشتن؛ آه، آه...

موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

جمعه لحظهٔ شنیدن خبر ساعت، نه و نیم صبح را نشان می‌داد. با چشم‌های خواب‌آلوده رفتم سراغ گوشی‌‌ام. سیم شارژر را جدا کردم، به اپن آشپزخانه تکیه دادم و وارد برنامهٔ اینستاگرام شدم. اولین عکسِ جلوی چشمانم موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

کنار مادر قدم برمی‌داشتم و نگاهم را داده بودم به نوک‌مدادی زیر پایم. نمی‌خواستم اطراف را ببینم. هرگوشه عکس یا بنری بود که نگاه‌کردن بهشان دق‌مرگم می‌کرد. من خسته‌ام. من برای همهٔ از دست‌‌رفته‌های این موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

چنددقیقهٔ پیش داشتم وبلاگی را می‌خواندم. نویسندهٔ وبلاگ نوشته بود «وقتی کسی از تو نخواست عقاید و نظراتت را بگویی، چرا می‌گویی و می‌نویسی؟» بعد از خواندن این جملات، به فکر فرو رفتم. واقعا چرا باید بنوی موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1398 ساعت: 3:41

تقریبا یک هفته است که وقتی از پشت پنجره‌های راهروی خوابگاه به بیرون نگاه می‌کنم، در دوردست مه‌ای خاکستری می‌بینم که گاهی محو و کم‌جان است و گاهی هم مثل امروز پررنگ و وحشی و ناامیدکننده. بعد از دیدن ا موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 129 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:59

به‌نظر شما برای بهتر شدن اوضاع فعلی کشور چه باید کرد؟ من و شما چطور می‌تونیم در بهبود شرایط موثر باشیم؟  سوال ۱، سوال ۲، سوال ۳، سوال ۴، سوال ۵، سوال ۶، سوال ۷، سوال ۸، سوال ۹، سوال ۱۰، سوال ۱۱، سوال موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:59

هوا تاریک بود و من بعد از ساعت تأخیر رسیدم خوابگاه. رانندهٔ ترمینال، ماشین را نگه‌ داشت تا مدارکم را به نگهبانی نشان دهم. بلیط و کارت دانشجویی به‌دست وارد اتاقک نگهبانی شدم و سلام کردم. آقای نگهبان جو موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:57

من اما پاییز را نه فصل خشکیدن برگ‌ها می‌دانم نه عریانی تلخ درختان و نه فصلی آکنده از غم و اندوه و دلتنگی. پاییز برای من شعری است عاشقانه با تک‌بیت‌هایی رنگین و زیبا که درختان آن را می‌سرایند... موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:57

تازه از یک پیاده‌روی کوتاه پاییزه، برگشته بودم. اتاق غرق در سکوت بود اما هنوز صدای خش‌خش برگ‌ها و دکلمهٔ شاملو توی سرم می‌چرخید. «درخت با جنگل سخن می‌گوید، علف با صحرا، ستاره با کهکشان، و من باتو سخن موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:57

ادبیات آرام‌آرام دارد همهٔ زندگی‌ام را درگیر خودش می‌کند. دارد همه‌چیز را کنار می‌زند و دامنش را بیشتر روی فرش حیاتم پهن می‌کند. چشمم را که دور می‌بیند گوشه‌های دامنش را می‌کشد جلوتر. به اتاقم که فکر موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:57

ناهار را که خوردم، دراز کشیدم روی روفرشی سرمه‌ای‌رنگ اتاق. نور آفتاب از پنجره به صورتم رسیده بود و نوازشش می‌کرد. خسته از دیدن منظرهٔ تکراری دیوار و پنجره و ساختمان‌های سرد آن‌سوی پنجره و خسته از شنی موقت خواهد بود......
ما را در سایت موقت خواهد بود... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abaan1 بازدید : 134 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:57